عشق را آموختم سکوت را معنا کردم زندگی را تجزیه کردم نفس روزگارم کجایی که بیینی دیگر نفست زنده نیست و دارد دار فانی را به گردن می اندازد. کجایی نفسسسسسسسسسسسسسس من دگر دیر آمده ای ولی نگاهی به من بینداز
همیشه گل صداقت رو تو زندگیم نداشتم چون میخواستم بهت برسم اما حالا که از دستت دادم بهت میگم چرا ازت جدا شدم چون نمی خواستم بیشتر از این بهت دروغ بگم چون واقعا الان دوست دارم